سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان سینما

 

 

  21) در سال های دهه 1960 کیم نواک از هالیوود فاصله گرفت

او در دهه 1960 تصمیم گرفت تا از هالیوود کنار برود. بنابراین به مناطق آرام تری در کالیفرنیا رفت و از آن زمان بیشتر وقت خودش را به عشق اصلیش یعنی "نقاشی کردن" گذراند.


22) کیم نواک علاوه بر نقاشی، به نگهداری اسب هم علاقه داشت

یکی دیگر از کارهای مورد علاقه کیم نواک این بود که او دوست داشت تا اسب پرورش دهد. در یکی از مراکز نگاه داری اسب بود که شوهر دومش یعنی رابرت مالوی را ملاقات کرد که در سال 1976 با هم ازدواج کردند و تا کنون با هم زندگی می کنند.


23) کیم نواک همچنین در ترانه سرایی نیز دستی دارد!

یکی دیگر از مهارت های کیم نواک که کمتر کسی آن را می داند این است که او در ترانه سرایی نیز دستی دارد. البته او معمولا این کار را بیشتر به عنوان یک کار تفریحی انجام می داد تا یک شغل و حرفه ولی برخی از ترانه هایی که او نوشته بود توسط برخی از خواننده های حرفه ای اجرا شدند. به عنوان مثال خواننده هایی مانند "گروه فولک" و یا "هری بلافونت" ترانه های او را اجرا کردند.


24) بیشتر سود کارهای کیم نواک در جیب هری کان و شرکت کمبیا پیکچرز می رفت

شرکت کلمبیا پیکچرز و هری کان از مهارت های هنری کیم نواک سود فراوانی بردند. به هنگام فیلم برداری فیلم سرگیجه، دستمزدی که کیم نواک دریافت می کرد چیزی برابر با 750 دلار در هفته بود در صورتی که درآمدی که هری کان از فیلم برداری این فیلم بدست می آورد در هفته چیزی برابر با 2500 دلار بود. سال ها بعد، او درباره هری کان گفت: "او سعی می کرد تا مرا هر جایی که می خواهد ببرد...سعی می کرد تا بیشتری بهره را از هنرهایی که می دارم بگیرد..."


25) با اینکه کیم نواک در فیلم برداری فیلم سرگیجه با آلفرد هیچکاک رابطه خوبی نداشت؛ ولی سال ها بعد دوباره حاضر به همکاری با او شد

با وجود اینکه کیم نواک و آلفرد هیچکاک در فیلم "سرگیجه" با هم رابطه خوبی نداشتند و حتی اختلافات جزیی هم بین آنها ایجاد شده بود (آلفرد هیچکاک مجبور شده بود تا تنها برای یک سکانس کوچکی که در آن کیم نواک قرار است فقط به یک نقاشی خیره شود یک هفته زمان صرف کند!) ولی دوباره کیم نواک حاضر شد تا در یکی از کارهای دیگر آلفرد هیچکاک به نام "آلفرد هیچکاک جدید تقدیم می کند" به ایفای نقش بپردازد.


26) برای تبلیغ فیلم "داستان ادی دوچین" کیم نواک مجبور شد تا کارهای عجیبی انجام دهد!

یکی از فیلم های کیم نواک فیلم داستان ادی دوچین بود که او برای این فیلم مجبور شد تا در تبلیغ مواد غذایی با مارکی ظاهر شود که این مواد غذایی با همان مارک در فیلم تبلیغ شده بود! این اولین باری در تاریخ هالیوود بود که یک هنرپیشه برای اینکه فیلمی را تبلیغ کند، در تبلیغات مربوط به شرکتی که در محصولاتش در فیلم نشان داده می شد هم ظاهر شود!


27) او نمی خواست مورد سوء استفاده کسی قرار بگیرد!

کیم نواک از همان ابتدا که در فیلم سرگیجه بازی می کرد، با شرکت کلمبیا پیکچرز در حال جنگ بود. در آن زمان به او پول کمی می دادند. او درخواست کرد که دستمزدش را بیشتر کند ولی وقتی که هری کان به این تقاضای او اهمیتی ندارد، او هم تصمیم گرفت تا دیگر به کار ادامه ندهد و گفت: "نمی خواهم کسی از من سوء استفاده کند!" در نهایت هری کان مجبور شد تا تقاضای کیم نواک را قبول کند و دستمزد او را در یک قرارداد جدید، دوبرابر کند!


28) او روزگاری قصد داشت زندگی نامه خودش را بنویسد!

کیم نواک برای مدت سال های زیادی مشغول نوشتن یک زندگینامه شخصی درباره خودش بود. او همیشه این کار را در دوران فراغت انجام می داد. در سال 2000، خانه کیم نواک در اورگون آتش گرفت. با اینکه کیم نواک، شوهر او و تمام حیواناتی که در خانه نگه می داشتند توانستند فرار کنند، ولی کامپیوتری که کیم نواک در آن خاطراتش را می نوشت سوخت و از بین رفت. کیم نواک فکر می کند که آن اتفاق باعث شده است که بهتر است زندگینامه خودش را ننویسد و از آن زمان دیگر زندگی نامه خودش را ننوشت!


29) در سال 2006 او دچار یک تصادف شد

در سال 2006، کیم نواک به هنگامی که داشت اسب سواری می کرد دچار یک سانحه شد. البته آسیب های این سانحه در او جدی نبود و تا پایان سال 2006 توانست سلامتی کامل خودش را بازیابد.


30) او در دهه 1980 بعد از مدت ها در دو فیلم بازی کرد که فیلم های ناموفق بودند

در اواخر سال های دهه 1980، کیم نواک تصمیم گرفت تا دوباره به صنعت فیلم سازی برگردد. او تصمیم گرفته بود که در صورتی که یک فیلمنامه مناسب به او دهند این کار را انجام دهد. در نهایت دو فیلم نامه مناسب به او پیشنهاد شد که کیم نواک هر دوی این فیلم ها را قبول کرد. البته هیچ کدام از این فیلم ها موفقیت آمیز نبودند. کیم نواک از آن زمان به بعد دیگر فیلمی بازی نکرد.


31) او فکر می کرد که شخصیتی که در فیلم سرگیجه آن را بازی می کند به خودش خیلی نزدیک است

یکی از دلایل مهمی که کیم نواک به بازی کردن در فیلم سرگیجه علاقه پیدا کرده بود این بود که او احساس می کرد که کاراکتر اصلی این فیلم به او خیلی نزدیک است. او فکر می کرد که این فیلم همچنین داستان های نبردهای او با تهیه کننده ها و کلمبیا پیکچرز و هری کان را در یک قالب کاملا متفاوت نشان می دهد.


32) کم شدن معروفیت کیم نواک یکی از اصلی ترین دلایلی بود که او هالیوود را ترک کرد

یکی از دلایلی که کیم نواک از هنرپیشگی در سال های 1960 فاصله گرفت این بود که احساس می کرد که دیگر آن معروفیت سابق را که در دهه قبلی داشت ندارد. در سال های دهه 1950 به کیم نواک نقش هایی پیشنهاد می دادند که او باید از میان آنها انتخاب می کرد که قبول کند یا رد کند. اما در سال های 1960 او مجبور بود تا خودش برای نقش های جدید درخواست دهد!


33) کیم نواک برای مدت کوتاهی با "رامفیس تروجیلو" نامزد بود

البته این دوره دوره خیلی کوتاهی بود و بعد از مدت کوتاهی آنها تصمیم گرفتند تا از هم جدا شوند و بعدها کیم نواک بیان کرد که دلیل این جدایی این است که او اخلاق خوبی نداشته است.


34) کیم نواک شباهت موسیقی فیلم "آرتیست" و فیلم "سرگیجه" را یک سرقت هنری نامید

در سال 2012، فیلمی به نام فیلم "آرتیست" در سینماها اکران شد. این فیلم فیلمی بسیار موفق شود که بسیاری از منتقدان و فیلم سازان این فیلم را تحسین کردند. همچنین میزان فروش این فیلم هم خیلی زیاد بود و حتی توانست بسیاری از رکوردهای قبلی را بشکند. اما کیم نواک از این فیلم شکایت کرد و گفت که این فیلم از موسیقی فیلم سرگیجه او استفاده کرده است. او بیان کرد که این اتفاق باعث شده است که او شدیدا ناراحت شود و این کار را یک نوع "سرقت هنری" نامید.


35) او در سال 2010 به سرطان سینه مبتلا شد ولی جان سالم به در برد

در سال 2010 گزارش شد که کیم نواک مبتلا به سرطان سینه شده است. او از همان زمان درمان را شروع کرد و خوشبختانه این درمان موفقیت آمیز بود و او نجات پیدا کرد. او در مصاحبه ای که بعد از درمان انجام داد بیان کرد که در موقعیت بسیار مناسبی است و حالش خوب است و به زودی بهبود پیدا می کند و یک سال بعد به کلی درمان شد و حالش خوب بود.


36) در سال 1966 خانه کیم نواک دچار یک طوفان بزرگ شد

در سال 1966، گزارش شد که یک طوفان بزرگ در محلی که کیم نواک در آن محل زندگی می کند آمده است و این طوفان به خانه کیم نواک هم رسید. تمام خانه او را گل و لای گرفت و بسیاری از دارایی های او از بین رفت. ولی کیم نواک تمام دارایی هایش را از دست نداد ولی برای اینکه دوباره زندگی خودش را رونق بدهد مجبور شد تا تمام پول هایی که در این مدت برای خودش پس انداز کرده بود را خرج کند. در نهایت او دوباره توانست تا زندگیش را از نو بسازد.


37) شاید یکی از اتفاقات تاثیرگذار برای تصمیم او برای ترک کردن هالیوود، همین طوفان بوده باشد

هنگامی که این طوفان به خانه کیم نواک آمد و خانه اش را ویران کرد؛ کیم نواک هنوز در هالیوود بود. به طور دقیق تر، او بعد از این طوفان هالیوود را ترک کرد. بنابراین احتمال دارد که یکی از عواملی که انگیزه اصلی را در ترک کردن هالیوود در کیم نواک ایجاد کرد همین طوفانی باشد که خانه اش را خراب کرد. از آن جا بود که کیم نواک محل زندگیش را تغییر داد و هالیوود را برای همیشه ترک کرد.


38) بعد از ترک هالیوود، او سال های سال در مکان های عمومی ظاهر نمی شد

برای دهه های متمادی بعد از این طوفان، او تا جایی که می توانست از انظار عمومی پنها می شد. او سعی می کرد تا یک زندگی آرام و بی دغدغه ای داشته باشد. او همچنین سعی می کرد تا هیچ مصاحبه ای نکند. البته بعضی وقت ها این قانون خودش را می شکست. به عنوان مثال هنگامی که در سال 2014 به مراسم اسکار آمد و یا به هنگامی که درباره فیلم سرگیجه مصاحبه هایی کرد.


39) معروف ترین رابطه کیم نواک، رابطه او با سامی دیویس جونیور بوده است

معروف ترین ارتباطی که کیم نواک در زندگیش داشت؛ بدون شک ارتباطی بود که با یکی از بزرگترین ستاره های گروه "رت پک" به نام "سامی دیویس جونیور" داشت. کیم نواک سامی دیویس را در سال 1957 در یک کلوپ شبانه ای در شیکاگو ملاقات کرد. در آن زمان بود که کیم نواک به سامی دیویس معرفی شد و کم کم رابطه عاشقانه ای بین آنها ایجاد شد. اگرچه، بعدها کیم نواک می گفت که ارتباطی که میان او و سامی دیویس وجود داشته خیلی "عاشقانه" نبوده است و بیشتر جنبه دوستانه و صمیمانه ای داشته است. او درباره سامی دیویس می گفت: "او مرد خوب و جذابی بود...!"


40) کیم نواک و سامی دیویس عشاقی بودند که هرگز به هم نرسیدند!

متاسفانه رابطه میان این دو به سرانجام نرسید. علت این ناکامی هم این بود که در آنها در زمانی با هم ملاقات کردند که در آن زمان ازدواج میان دو فرد از دو رنگ مختلف (سامی دیویس مردی سیاه پوست و کیم نواک زنی سفیدپوست بود) به طول کلی در سراسر ایالت های آمریکا غیرقانونی بود. حتی ارتباط دوستانه ای که آنها در آن کلوپ شبانه در شیکاگو با هم برقرار کرده بودند نیز سوژه انتقادهای زیادی شده بود.

از این رو آنها یک رابطه بسیار محرمانه و پنهانی با هم داشتند و سعی می کرند تا جایی که ممکن است به صورت مخفیانه هم را ببینند. کیم نواک بعدها بیان کرد که "هنگامی که به من گفتند که او مرد سیاهی است و تو نباید او را ببینی؛ یک احساس ناآشنا در من قلیان کرد. من فکر می کنم که این به هیچ کس ارتباطی ندارد که تصمیم بگیرد که ما هم را ببینیم یا نه! در صورتی که او مرد بد و یا خطرناکی بود؛ پس چرا استادیو او را به عنوان یک خواننده موفق پذیرفته بود؟ پس تنها چون او یک مرد سیاه پوست بود من نباید با او ارتباط داشته باشم؟!"

یکی از افرادی که از رابطه آنها خیلی ناراحت بود، هری کان مدیر کلمبیا پیکچرز بود. او تمام تلاشش را می کرد که این دو را از هم دور کند. او حتی سامی دیویس را تهدید کرد که از کیم نواک دور بماند. او حتی به سامی دیویس گفته بود که در صورتی که ظرف 48 ساعت یک زن سیاهپوست پیدا نکند و با او ازدواج نکند، مامورینی را می فرستد و آنها هر دوپایش را می شکنند و چشمانش را کور می کنند! در نتیجه او با یک زن سیاهپوست ازدواج کرد و کیم نواک از زندگیش بیرون رفت. البته آنها بعد از آن هم گهگاهی همدیگر را ملاقات می کردند. آخرین ملاقات آنها هنگامی بود که کیم نواک سامی دیویس را در سال 1990 در حالی که در بستر مرگ بود ملاقات کرد!